با اسم بردن از بازی واچ داگز حتما اسمی از شرکت یوبی سافت (Ubisoft) در ذهنمان مرور می شود و با مرور شدن این شرکت در ذهن بی اختیار به یاد شکست های پی در پی این شرکت می افتیم.مسئله بزرگ بینی مسئله بسیار آسیب زننده ای است که دلیل اصلی شکست های این شرکت فرانسوی می باشد و این باعث می شود که از بازی واچ داگز (Watch Dogs) به عنوان بازی متوسطی یاد کنیم.نسخه دوم این بازی بدون اینکه از آن انتظارتی برود پس از دوسال عرضه شد ولی پیشرفت های چشمگیری نسبت به نسخه اولش داشت.
اگر اسمی از ارایه ها بین این دو بازی به کار ببریم بی شک میتوان گفت که متضاد یک دیگر هستند.در نسخه اول این بازی شرکت با تفکر اینکه فردی ایده آل و خشن را برای این بازی بگذارد که تاریخ ساز شود ولی همه چیز بر عکس شد و یک بازی بی روح پدید آمد؛ولی در نسخه دوم مارکوس هالووی شخصیت اصلی این بازی همان کسی است که واچ داگز لازم دارد.
داستان این نسخه از بازی یعنی واچ داگز ۲ به این صورت هست که فرهنگ طرفداران تکنولوژی را مورد بررسی قرار داده و آن ها را می سنجد.تداوم روحیه شاد را علاوه بر نسخه یک بر این نسخه هم میتوانیم مشاهده کنیم.شخصیت های بازی نظر خود را نسبت به آثار مطرح فرهنگی،تکنولوژی های شناخته شده و غول های دره سیلیکون به صورت طنز آلود مطرح میکنند و نظرات را وقتی به خوبی متوجه می شوید که اطلاع کافی از آثار و کتاب ها و … داشته باشید ولی اگر که اطلاعت کافی ندارید هم بی شک این بازی برای شما جذاب خواهد بود!
بر خلاف نسخه اول شخصیت های دوست داشتنی جای پشتیبان های واچ داگز را گرفته که خود ایجاد انگیزه برای مخاطب میکند!
مارکوس و دوستانش در این بازی به شکل یک قاتل نیستند ولی بازیکن میتواند به صورت قاتل وار دشمن خود را شکنجه دهد.
با اینکه شخصیت مارکوس نسبت به آیدن پیرس،شخصیت اصلی نسخه اول پیشرفتی شگفت انگیز داشته ولی در دنیای گیم امروزی انتقاد های زیادی مارکوس را در بر گرفته.در ابتدای بازی مارکوس به خوبی به بازیکن معرفی می شود ولی داستان بازی و اعمالی که انجام می دهد وی را شخصی ناپخته و در آخر غیر عادی جلوه می دهد.
خارج کردن شهر سان فرانسیسکو از سلطه شرکت بلوم توسط مارکوس و دوستانش در اولویت قرار دارد و آنها برای انجام این کار به دنبال جذب طرفدار هستند.
زنده بودن شهر سان فرانسیسکو یکی از مزایای این بازیست که خود یک شگفتی بی نظیر در دنیای گیم به حساب می آید؛حرکات مردم،رفتار و حتی مکالماتشان باعث زنده شدن این شهر می شود.
نسخه دو این بازی به شما این امکان را می دهد که خودتان باشید و خودتان بازی کنید و برای به اتمام رساندن ماموریتی خودتان از بین راه های مختلف از قبیل اکشن و مخفی کاری یکی را انتخاب کنید و ادامه دهید؛یعنی حق تصمیم گیری دارید!
البته باید توجه کنید که با ابزاری که این نسخه در اختیار شما قرار میدهد به نظر خود من مخفی کاری لذت بازی را دو چندان میکند.
دیوایس معروف میتواند مثال خوبی برای این ابزار ها باشد.این دیوایس به شما این امکان را میدهد که به جای مارکوس،بدون دیده شدن از دریچه های کولر و … رد شده و ماموریت ها را به اتمام برسانید.کواد کوتر یکی دیگر از این ابزار ها است که امکان زیر نظر گرفتن منطقه را به طور کامل به شما میدهد یعنی میتوانید حرکت نگهبان ها را متوجه شوید!
یکی از معایب بازی افت در قسمت گیم پلی شوتینگ و سنگر گیری است که از نسخه قبل ضعیف تر به نظر میرسد و واقعا داستان بازی به گونه ای است که اصلا سلاح در آن جایی ندارد!
یکی دیگر از معایب این است که شخصی سازی در بازی به طور کل ناپدید شده است. یعنی یک بازیکن بر حسب بازی خودش برای مثال نمی تواند صدا خفه کن استفاده کند.
در واقع واچ داگز به دلیل همان بزرگ بینی میخواهد در همه چیز حرف اول را بزند و مشکل این است که در هر قسمت هم نقص هایی دارد؛برای مثال هم سعی دارد که اکشن جلوه دهد و هم مخفی کاری!
در مجموع یوبی سافت نسخه دو را مکمل نسخه دو قرار داده و پیشرفت های زادی را می توانیم در این بازی نسبت به نسخه یک مشاهده کنیم اما با همه این ها واچ داگز دو (Watch Dogs2) حداقل ارزش یک دست بازی را دارد!