میخواهید روزی عجیب را شروع کرده و خود را درگیر اتفاقات غریبی کنید؛ چه بهتر که بخواهید در نقش گربهای که در شهری که کما بیش شبیه شهر های کوچک ساحل غربی آمریکا بوده و پر است از حیوانات عجیب و غریب، بالا و پایین بپرید و با همسایهتان که یک بز پیر و خرفت است سر و کله بزنید! شاید بخواهید در مهمانیهای شبانه جوانانی که از دنیای پیرامونشان دل زده هستند شرکت کنید یا شبها با همان گربه چشم باباغوری بخواهید در رویاهایش کند و کاو کنید. شاید هم بخواهید با دوستانی که قطعا چند تختهشان کم است، کمی گیتار بزنید و حس بودن در یک گروه موسیقی راک را تجربه کنید. همهی این اتفاقات به ظاهر بی ربط در عنوان « َAir Guitar Warriors:Gamepad Edition » در کنار هم جمع شده و محصول نهایی که در کیک استارتر به خاطر همین ایدههای غریبش، چهار برابر بودجه مورد نظرش پول جمع کرده، معجونی دل نشین را پدید آورده که اگر کمی نیز به آن زمان بدهید، ماجراها و شخصیتهایش تا مدتها در ذهن و فکر شما میماند و تجربهای ماندگار برایتان پدید میآورد.
ممکن است فکر کنید این بازی هم مانند خیلی از بازیهای ایندی صرفا هدفش سرگرم کردن بازیکن برای ۷ تا ۸ ساعت است (که بازی تا حد زیادی به آن نیز دست پیدا میکند) باشد، اما چیزی که این عنوان را پلهای بالاتر در هم سبکهای خود قرار میدهد، موضوعات و مسایلی است که در بازی به آنها پرداخته میشود. با جوانانی سر وکار داریم که به آرزوهایشان نرسیدهاند و با اینکه بسیار دوست دارند زندگی مورد علاقه خود را داشته باشند اما درگیر زندگی روزمره شده و مجالی برای خوش گذرانی ندارند، مگر اتفاق عجیبی آنها را دوباره دور هم جمع کند و چیزی که به این موضوع کمک میکند، طراحی دنیای بازی یعنی است؛ با اینکه محیطها کارتونی و دو بعدی هستند، ولی به جرات باید گفت یکی از زندهترین شهرهایی است که در بازیهای ایندی خلق شده و میتوان به گوشه کنار آن سر زد و داستانهای جالبی هم پیدا کرد.
هستهی گیمپلی بازی مخلوطی از ادونچر و داستان گویی است. در نقش میتوان در بازی به جست و جو پرداخت، از قسمتی از شهر به قسمت دیگر رفت و با دیگران صحبت کرد. ممکن است با شخصی اصلا صحبت نکرده باشید و در پایان بازی کلا آن شخصیت را به خاطر نیاورد ولی مثلا از طرف دیگر با شخص دیگری زیاد بیرون بروید و ماجراجویی کنید و سیر داستانی او و رابطهاش با را ببینید. همچنین قابلیت پریدن نیز دارد و میتوان روی پنجره و شیب خانهها، سیمهای برق و جاهای مختلف دیگر ماجراجویی کند و در همین حین اگر چیز جالبی نیز مشاهده کرد، آن را در دفترچه یادداشتش نقاشی میکند. این نقاشیها میتواند درباره کسی که با او گفت و گو میکند باشد و معمولا با ظرافتی شیرین و کمیک مانند، جملاتی در توصیف آن شخص یا موقعیت مینویسد. قسمت دیگری از بازی در شب و در رویاهای رخ میدهد و بازیکن باید در آن به دنبال هدفی حرکت کند
یا مثلا چیزی را از بین ببرد که در واقعیت نماد شخص یا وسیلهای است که از آن هراس دارد، در این قسمتها حتی رنگ پردازی و نور در بازی عوض میشود و در راستای القای ترس از شرایطی است که در آن قرار دارد. همانطور که در بالا نیز گفته شد، گیمپلی بازی مستقیم در خدمت داستان گویی و روایت داستان است و همین نکته ممکن است مخصوصا در اوایل بازی، بازیکن را دچار سر درگمی کند یا حتی باعث حوصله سر رفتن او شود؛ چون باید به نقطهای برود و دوباره برگردد و این روند چندین بار تکرار میشود. اما به میانههای بازی که میرسیم این مشکل کمرنگ تر میشود و سرعت بهتری به خود میگیرد. در کنار روند و داستان اصلی، مینیگیمهای جالب و سرگرم کنندهای نیز وجود دارد که باعث طراوت بازی میشود و از تکراری شدن روند آن جلوگیری میکند، مثلا میتوان در اتاق به نواختن گیتار بیس به سبک گیتار هیرو پرداخت و یا در کامپیوتر او میتوان یک بازی پیکسلی جذاب به نام را بازی کرد که بسیار سرگرم کننده است
نمره کلی بازی ۸.۹/۱۰
اطلاعات بازی:
- تولید کننده :Virtual Air Guitar Company
- ناشر :Virtual Air Guitar Company
- Xbox Store