نقدوبرسی بازی
0 دیدگاه

نقد و بررسی بازی Mega Man 11

توسطدرسه شنبه ۱۰ مهر ۹۷
 

هرچند که هسته عناوین Mega Man را غالبا گیم‌پلی تشکیل می‌دهد اما داشتن روایتی صریح و گویا باعث دوچندان شدن جذابیت بازی می‌شود و شما را کمی بیشتر درگیر خود می‌کند. این داستان‌گویی کوتاه به کمک صداگذاری مناسب و کمی طنز قوت می‌گیرد. خوشبختانه در قبال صداگذاری با دوبله خوبی طرف هستیم و دیگر خبری از صدای دخترانه “مگا” مثل کات‌سین عناوین قدیمی نیست. بازگشت شخصیت‌هایی (یا بهتر بگویم ربات‌هایی) مثل Beat و Eddie مایه نشاط است و حس نوستالژیای یک Mega Man اصلی را می‌دهد اما افسوس که خبری از Proto Man یا Bass نیست، وجودشان بعنوان یک مینی‌باس می‌توانست بسیار جالب باشد!
همانند هر بازی دیگری از این مجموعه، شما جلوی هشت Robot Master قرار می‌گیرید. برای رسیدن به آنان باید از مراحل و موانع بسیار عبور کنید که هرکدام متناسب به شخصیت و تم باس مربوطه فرمی متفاوت به خود می‌گیرند. بعد از شکست آن‌ها صاحب قدرتشان می‌شوید و روال بازی به همین شکل پیش‌ می‌رود، اما با مقداری ریسک و هیجان. این احساس ناشی از چیست؟ اساسا اینکه بصورت شانسی به نبرد با یک باس‌فایت خاصی بروید در Mega Man جواب نمی‌دهد زیرا بعضی اوقات مراحل یا خود Robot Master نیازمند سلاح خاصی است و درغیر این صورت، بازی بسیار سخت خواهد گذشت. از این رو بازیکنان معمولا نظم و ترتیب خاصی را برای شکست دشمنان پیش می‌گیرند که از آن بعنوان Boss Order یاد می‌شود. آن حس ناشی از همین است؛ اینکه شما ترتیب‌های مختلف را امتحان بکنید. درواقع بخشی از چالش Mega Man، آزمون و خطاست. مسیر A را امتحان کنید، به منو برگردید و مسیر جدیدی را بروید. این خود به تکرار بازی ارزش بالایی می‌بخشد.

صحبت Robot Masterها شد، طراحی آن‌ها چطور صورت گرفته؟ خب از قبل از انتشار بازی برخی نگران این بودند که نکند دشمنان اصلی بازی کمی ساده و بیش از حد آسان باشند. خوشبختانه یا متاسفانه، شاید دو تای آن‌ها کمی با عجله ساخته شده باشند (دارم به تو نگاه می‌کنم Block Man). هرچند که در درجات سختی عادی کماکان چالش برانگیزند اما حرکات چندان “خاصی” ندارند و واضح است که در طراحی‌شان کمی شتاب‌زدگی صورت گرفته است. به هرحال این مورد برای همگی آن‌ها صادق نیست و شما می‌توانید از مبارزات اصلی لذت کافی را کسب کنید. آن‌ها مثل MM4 کمی شخصیت پردازی هم دارند که غالبا در لهجه‌های صحبت‌کردنشان و حرکاتشان دیده می‌شود. Mega Man 11 بعنوان جایگزینی برای حالت Desperate Attackها، استفاده Gearها را برای هر یک از باس‌ها تعریف می‌کند. بعد از کم‌کردن مقدار مشخصی از خون هر باس، آن‌ها وابسته به Gearای که روی سیستمشان نصب شده وارد فاز جدیدی می‌شوند. برخی Power Gear استفاده می‌کنند و برخی Speed Gear، برای مثال Bounce Man با سرعت فراوان خود را به طرفین می‌کوبد تا به شما برخورد کند.

 

رویه Capcom را باید ستایش کرد، آن‌ها نه می‌خواستند بازی جدیدشان شکست بخورد و نه خواستار کم‌فروشی‌اش بودند. بنابراین سیستمی را تدارک دیدند که هم یک انتخاب ثانویه برای بازیکن‌های قدیمی باشد و هم آغوشی گرم برای بازیکنان تازه وارد. به علاوه طعمی جدید هم به بازی می‌افزایند. بخش خرید Chipها و آیتم‌های کمکی مثل Fuel Tank بازگشته و شما با استفاده از واحد پیچ که طی بازی جمع آوری می‌کنید می‌توانید اقدام به خرید کنید. سگ با وفای “مگا” یعنی Rush هم در بازی حضور دارد؛ هرچند که Rush Coil و Rush Jet در بازی هستند اما آن حالات خفن ادغام با Rush متاسفانه قرار داده نشده (Rush Super Adaptor، Rush Space Mode)، افسوس!

در بخش Extras، بازی محتوای End Game بسیاری گذاشته و شما پس از اتمام بازی کماکان مشغول و سرگرم خواهید ماند. مواردی چون Time Attack، یک حالت نابود کردن کلیه بادکنک‌ها، چالش‌های دکتر “لایت” و غیره. این بخش مخصوص کسانی‌است که دنبال چالش بیشتر هستند و می‌خواهند خود را در مقابل دیگران نشان دهند. Gallery بازی هم توضیحات خوبی از شخصیت‌ها ارائه داده و آن‌هایی که تازه وارد هستند هم به واسطه این بخش می‌توانند با ربات‌هایی مثل Anti-Eddie یا Beat آشنا شوند.

طراحی فنی بازی بالاخره بعد از ۱۰ نسخه حالتی ۲.۵ بعدی پیدا کرده که ستودنی است. ظاهر جدید شخصیت‌ها، مخصوصا برخی Robot Masterها مثل Tundra Man یا Acid Man، واقعا زیباست و درخور شخصیت‌شان است. مراحل بازی هم از پس‌زمینه‌های خارق‌العاده‌ای بهره می‌برند، مثلا مرحله Fuse Man در یک نیروگاه برق است که آسمانش، سیاه بوده و ابرهایش مداوم درحال ایجاد آذرخش هستند. موسیقی بازی انقلابی نیست اما کماکان بسیار خوب است. مانعی که از عالی بودن جلوگیری می‌کند، صدای زیادی خود بازی است. لازم است استفاده از Gearها را اسپم کنید تا به کل آهنگ Stageها در سکوت فرو بروند.

از جمله ملزومات یک Mega Man، سلاح‌های مخصوص خوب است. این بازی در زمینه ارائه قدرت‌های هدفمند بسیار موفق عمل می‌کند. در تجربه شخصی که داشتم، بازی را از Block Man شروع کردم و سپس راهم را بوسیله همان قدرت باز کردم. چیزی که مشاهده شد تناسب بیش از حد سلاح‌هایم با مراحل و باس‌ها بود، اما برای اثبات اینکه آیا بازی واقعا این میزان تناسب را در خود جای داده یا نه باید شروعی سخت‌تر داشت. پس در دور دوم Tundra Man را انتخاب کردم و به طرز جالبی دوباره همان ماجرا پیش آمد. Mega Man 11 فقط ظاهر شما را با این ابزار تغییر نمی‌دهد بلکه کلا رویه‌ای که در پیش می‌گیرید را عوض می‌کند. شما تشویق می‌شوید که بطور مکرر از تمامی داشته‌هایتان استفاده کنید. اما این‌ها صرف شکست دشمنان نیستند؛ برای بیان ادامه ابتدا گریزی می‌زنم به عنوان Mega Man X1. در این بازی شما اگر برخی از Maverickها را شکست می‌دادید، مراحل جلوتر شکلشان عوض می‌شد. منظور از شکل کلا ساختار است، مثلا شکست Chill Penguin باعث یخ زدن یک مرحله آبی می‌شد. Mega Man 11 دقیقا اینطور نیست اما برخی از سلاح‌های شما می‌تواند باعث دگرگونی محیط اطرافتان شود. برای مثال T-Storm، یک یک قدرت یخی است، طوفان آتشی که در مرحله Torch Man دنبالتان می‌کند را کلا برای چند ثانیه یخ و سختی مرحله را نصف می‌کند. بازی برخی اوقات پا را فراتر گذاشته و می‌خواهد بازیکن با کمی زکاوت راه‌های جدیدتری را پیدا کند.

البته سازندگان این سیستم را صرفا برای آسان کردن روند بازی به مجموعه مگامن اضافه نکرده‌اند؛ این مکانیزم در حالی که روند بازی را جذاب می‌کند اجازه نمی‌دهد که گیم پلی وارد فازی تکراری شود. دابل گیر در واقع برای موقعیت‌های خطرناک به کمک شما می‌آید و بازی شما را وادار می‌کند که برای پشت سر گذاشتن موانع یا حتی برخی معما‌ها از آن استفاده کنید. به طور مثال زمانی که آتشی بزرگ شما را تعقیب می‌کند تا بتواند شما را شکار کند، تنها راه برای از بین بردن موانع، استفاده از دنده قدرت و سرعت است.

صداپیشه کاراکتر مگامن به درستی انتخاب شده است و حتی از رجزخوانی گیرایی نیز برخوردار است. فریاد‌های مگامن همانند همیشه هیجان زیادی به بازیکن می‌بخشند، اما در آن سو انتخاب صداپیشه برای دشمنان اصلی بازی مناسب نبوده است؛ طوری که در هنگام مبارزه، در حالی که دشمن برای مگامن شاخ و شانه می‌کشد، شاهد اصطلاحاتی بسیار خشک و کلیشه‌ای هستیم. صداگذاری فنی بازی، از صدای سلاح‌ها تا کوچک‌ترین جزئیات همچون صدای پرش مگامن، با جزئیات فراوانی تنظیم شده است و در این میان، توسعه‌دهندگان با کاهش فرکانس‌های صدای موزیک در هنگام استفاده از دنده آبی، فضای زیبایی به بازی بخشیده‌اند.

مجموعه مگامن نه تنها به عنوان یکی از بهترین سری‌های اکشن و پلتفرمر شناخته می‌شود، بلکه موسیقی نیز نقش به‌سزایی در آن ایفا می‌کند. آهنگسازان این بازی در حالی که پایه گام‌های ۸ بیتی و راک ژاپنی را در Mega Man 11 حفظ کرده‌اند، در آن سو با اضافه کردن صداهای مدرن توانسته‌‌اند فضای گیرایی در بازی ایجاد کنند. در مراحلی همچون استیج Bounce Man که شاهد جلوه‌های رنگارنگ با بادکنک‌ها هستیم آهنگسازها توانسته‌اند موسیقی را به‌خوبی با حال و هوای مرحله تنظیم و هماهنگ کنند.

کنترل‌های بازی مگامن ۱۱ همانند نسخه‌های پیشین بسیار روان طراحی شده است و بازیکنان با نگه داشتن دکمه پرش می‌توانند میزان پرش کاراکتر خود را تنظیم کنند. از موارد جدیدی که به کنترل‌های بازی اضافه شده است توانایی تغییر جهت مگامن در هنگام تکل کردن است که البته سازندگان جزئیات زیبایی نیز در صداگذاری و انیمیشن‌های آن ایجاد کرده‌اند.

کمپانی کپکام تنظیمات بسیار کاربردی و جدیدی را برای کنترل‌های بازی در نظر گرفته است که روی روند بازی تاثیر به‌سزایی دارند. در حالی که دکمه‌های شولدر گیم‌پد پیش‌تر برای عوض کردن سلاح‌ها استفاده می‌شدند، حال این کلید‌ها برای فعال کردن دنده‌های قرمز و آبی تنظیم شده‌اند. دکمه‌ شولدر سمت راست برای دنده سرعت و سمت چپ نیز برای فعال کردن دنده‌ قرمز در نظر گرفته شده است. سازندگان، دکمه آنالوگ سمت راست را برای انتخاب کردن هشت اسلحه تنظیم کرده‌اند که کاربران می‌توانند با هر یک از جهت‌ها اسلحه مورد نظر خود را انتخاب کنند. این موضوع به سهم خودش در سرعت بخشیدن به بازی تاثیرگذار است؛ چرا که در هنگام مبارزه و صحنه‌های شلوغ، بازیکنان پیش‌تر برای این کار بازی را متوقف و به منو مراجعه می‌کردند که سلاح مورد نظر خود را انتخاب کنند. حال بازیکنان با یکی از جهت‌های آنالوگ سمت راست سلاح مورد نظر خود را انتخاب می‌کنند و با فشار دادن آنالوگ نیز آن را به حالت آبی مگامن برمی‌گردانند.

رویه Capcom را باید ستایش کرد، آن‌ها نه می‌خواستند بازی جدیدشان شکست بخورد و نه خواستار کم‌فروشی‌اش بودند. بنابراین سیستمی را تدارک دیدند که هم یک انتخاب ثانویه برای بازیکن‌های قدیمی باشد و هم آغوشی گرم برای بازیکنان تازه وارد. به علاوه طعمی جدید هم به بازی می‌افزایند. بخش خرید Chipها و آیتم‌های کمکی مثل Fuel Tank بازگشته و شما با استفاده از واحد پیچ که طی بازی جمع آوری می‌کنید می‌توانید اقدام به خرید کنید. سگ با وفای “مگا” یعنی Rush هم در بازی حضور دارد؛ هرچند که Rush Coil و Rush Jet در بازی هستند اما آن حالات خفن ادغام با Rush متاسفانه قرار داده نشده (Rush Super Adaptor، Rush Space Mode)، افسوس!

توضیحات
 
مثبت

طراحی مراحل بسیار زیبا صورت گرفته

اسلحه‌های مخصوص فوق‌العاده‌اند

باس‌فایت‌های بازی اکثرا بسیار جذاب و چالش‌برانگیزند

گرافیک 2.5 بعدی بازی بسیار خوب کار شده

موسیقی دوست‌داشتنی

بخش خرید Chipها

سیستم Double Gear بهینه کار شده و می‌تواند مناسب تازه واردان باشد

منفی

بازی برای قیمتی که دارد، کمی کوتاه است

برخی باس‌ها عجولانه کار شده‌اند

امتیاز نویسنده
 
گیم پلی

 
گرافیک

 
صدا

 
داستان

میانگین امتیازات

شناور برای رای دادن به
امتیاز کاربر
 
گیم پلی

 
گرافیک

 
صدا

 
داستان

میانگین امتیاز کاربران

شما این امتیاز را داده اید

اولین نفر برای نظر باشید.
 
ترک یک پاسخ »

 

ارسال نظر 

گیم پلی

گرافیک

صدا

داستان


این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.