نقد و بررسی بازی Mothergunship
وقتی صحبت از استودیوهای بزرگی میشود که معمولا عادت داریم همیشه شاهکارهایی فراموش نشدنی بهمان تحویل بدهند، احتمالا این را هم در نظر میگیریم که چه تیم پخته و کاربلدی با سختیهای زیاد روی پروژههای بزرگشان کار میکنند تا در نهایت اثری به ما تحویل دهند که از همه نظر و با هر متر و معیاری بینقص باشد. با این حال، برای استودیوهای کوچکی که هنوز اول راه هستند و تازه میخواهند نامشان را بر سرزبانها بیندازند و کمی شناختهشدهتر به نظر برسند، همیشه نیازی به تولد یک شاهکار از سوی آنها نیست. نه اینکه خوب بودن از هر لحاظ برای یک بازی ضروری نباشد، اما گاهی اوقات سازندگان با تمرکز روی یک بخش و پرکردن دیگر قسمتهای بازی با مواردی کارراهانداز هم میتوانند آثار سرگرمکنندهای راهی بازار کنند که تجربه کردنش برای گیمرها لذتبخش باشد. بازی Mothergunship هم یکی از همین دسته آثار است که گیمپلی درست و حسابی و اعتیادآورش خیلی برای بازیکن جذاب است و شاید باعث میشود که گیمر نسبت به نواقص بازی بخشندهتر باشد، اما این بدین معنا هم نیست که کمبود در دیگر بخشهای بازی آسیبی به آن وارد نمیکند.
اولین چیزی که در بازی از همان ابتدای کار کاملا حس میکنید که خیلی سرسری، کلیشهای و فقط برای خالی نماندن عریضه به Mothergunship اضافه شده است، داستان بی سروته آن است که به وضوح مشخص است برای خود سازندگان هم اهمیتی نداشته است و دائم این ندا را در گوش شما زمزمه میکند که خیلی ماجرا را جدی نگیر و فقط از گیمپلی شلوغ بازی لذت ببر. داستان بازی چه از لحاظ گیرایی و محتوا و چه از نظر روایت مشکلی اساسی دارد. اینکه شما به عنوان فردی نامعلوم و بدون هیچ سرگذشت و حتی اسم مشخصی باید سراغ نابود کردن یک کشتی فضایی مملو از رباتهای خطرناک بروید، نه تنها کلیشهای است، بلکه هیچ راهی برای ارتباط برقرار کردن بازیکن با شخصیتها و روند ماجرا هم باز نمیگذارد. شخصیتهای بازی هم که فقط آیکونهایی هستند که دائم با بیسیم با شما صحبت میکنند و در میان دیالوگهای نسبتا طنز خود، هر از گاهی هم اطلاعاتی از جهانی که در آن قرار دارید و هدفتان از این همه شلیک گلوله و تارومار کردن رباتها، در اختیار شما قرار میدهند.
از طرفی، نحوه روایت داستان که به همین گفتگوهای میان شخصیتها ختم میشود، چندان جالب نیست اما نکته این است که خود داستان به اندازهای سرراست، قابل پیشبینی و بیهیجان دنبال میشود که حتی یک روایت خوب هم نمیتوانست آن را از این حالت بیروحش نجات دهد. دیالوگهایی که برای هرکدام از شخصیتها نوشته شده است، اکثر اوقات حاوی مقداری طنز است که آن هم رفته رفته تکراری میشود. به شما قول میدهم که اگر صدای کاراکترها را قطع کنید و فقط با موسیقیهای متنوع بازی جلو بروید، مطمئن باشید که هیچ چیزی را از دست نخواهید داد؛ چرا که هیچ مطلب مهم شوکهکننده یا جذابی در میان کلمات شخصیتها جاری نمیشود که بتواند توجه شما را نسبت به منشا رباتهایی که در حال کشتارشان هستید، جلب کند.
هر چقدر که Mothergunship از لحاظ داستانی پر از اشکال است و نقصهای اساسی زیادی را به خود میبیند، از نظر گیمپلی اثری پخته، جذاب و بسیار اعتیادآور است. شما در نقش کاراکتری بینام و به کمک لباس زرهی مخصوص خود باید در هر مرحله وارد کشتیهای فضایی مختلفی شوید که ساختار ساده و در عین حال بسیار جالبی دارند. هر کشتی فضایی از چند اتاق تشکیل شده است و مبارزات بازیکن نیز با رباتهای مختلف در داخل همین اتاقها شکل میگیرد. اولین چیزی که توجه شما را به خود جلب خواهد کرد، طراحی متفاوت و بسیار جالب هر کدام از این اتاقها است که به نوبه خود تنوع بالایی به بازی میدهد و به هیچ وجه تکراری جلوه نمیکند. نکته جالبتر این است که اگر شما یک مرحله را دوباره بخواهید طی کنید، این بار شکل اتاقهای همان مرحله با دفعه پیش متفاوت خواهد بود. همین مسئله باعث میشود تا اگر چندبار در مرحلهای شکست خوردید، شروع بازی از ابتدا خستهکننده نباشد و ممکن است مثلا یکبار مسیری پیش روی شما قرار گیرد که بسیار راحتتر از دفعات قبل باشد. نکته جالب این است که بعضی از این اتاقها ویژگی خاصی دارند. برای مثال در برخی از آنها شما میتوانید بدون درگیری با دشمنان خودتان را به درب خروجی برسانید و فرار کنید که هروقت میزان سلامتیتان پایین باشد، شدیدا به درد بخور خواهد بود. با این حال برخی از اتاقها نیز چنین امکانی به شما نمیدهند و تا همه دشمنان موجود را از بین نبرید اجازه خروج نخواهید داشت. اینها همه گوشهای از تنوع بالای بازی هستند که تازه فقط مربوط به لوکیشنهای Mothergunship میشوند. نکتهای که این وسط سازندگان به خوبی روی آن کار کردهاند، عواقبی است که با فرار از اتاقها گریبان شما را میگیرد. با ورود به هر اتاق جدید، سطح دشمنان بالاتر رفته و کشتن آنها با سلاحهایی که شما در اختیار دارید، سختتر میشود. به همین دلیل اگر شما با سلاحهایی ضعیف وارد مرحله شوید و همه اتاقها را تا باسفایت نهایی فرار کنید، در نهایت نمیتوانید از پس دشمن نهایی بربیایید. در نتیجه سازندگان به شکلی غیرمستقیم، شما را به سوی مبارزه با دشمنان سوق میدهند تا به کمک پولی که از این طریق نصیبتان میشود، سلاحهای خود را در میانه مراحل تعویض کنید و اسلحههای بهتری بخرید.
دیگر نکته مثبت گیمپلی، تنوع بالای دشمنان و نحوه آسیبزدن آنها به شماست. سازندگان هر نوع دشمنی را فکرش را بکنید با سلاحهای گوناگون در محیط بازی جا دادهاند تا رویارویی با آنها اولا جذاب باشد و دوما شما را به چالش بیندازد. چرا که روش از بین بردن هر کدام از آنها هم کمی فرق میکند. حتی گاهی اوقات المانهایی مثل گودال آتش یا تیغهای چسبیده به دیوار هم به جنگ شما میآیند و اجازه نمیدهند به این راحتیها به شلیکهای دشمنان جاخالی دهید؛ چرا که جاخالی دادن تنها راه شما برای جلوگیری از برخورد شلیکها است. شما هیچ سپر یا وسیله دفاعی خاصی در برابر دشمنان ندارید و تنها راه برای اینکه سلامتی خود را همیشه در سطح بالایی نگهدارید، جاخالی دادن به موشکها است که به لطف مکانیزم حرکتی سریع و فوقالعاده روان بازی میسر میشود. در واقع، سرعت، اصلیترین و برجستهترین ویژگی گیمپلی است که در لحظه به لحظه آن خودنمایی میکند و صحنههای شلوغی را به وجود میآورد که لذت بیپایانی به بازیکن القا میکند. همانطور که شما میتوانید سریع حرکت کنید و پرشهای چندمرحلهای انجام دهید، دشمنانتان هم به لطف هوش مصنوعی قابلقبول خود واکنش سریعی به جابجایی شما دارند و این توازن در قدرت و تواناییها باعث میشود تا سختی بازی بیشتر به چشم بیاید. به ویژه که وقتی اثری امکان تنظیم درجه سختی را به شما ندهد، این توازن قدرت خیلی اهمیت پیدا خواهد کرد. بازی از همان مرحله اول تا مرحله آخر با شیب آرامی سطح دشمنان را بالا میبرد. در واقع شما از هر اتاقی که به اتاق دیگر بروید، با دشمنان قویتری روبرو خواهید شد و این باعث میشود که بدون نیاز به تنظیم درجه سختی، رفته رفته هم تجربه بازیکن بالاتر برود، هم سلاحهای مرگبارتری در اختیار بگیرد و هم با دشمنان خطرناکتری روبرو شود.
Mothergunship بازی سختی است و قوانین بیرحمانهای دارد که چالشهای شما را در بازی رفته رفته بیشتر و بیشتر میکنند. اول از همه باید این نکته را بدانید که خبری از سیو در بازی نیست و شما در هر قسمتی از یک مرحله جان خود را از دست دهید، دوباره باید از اول مرحله موردنظر را آغاز کنید. بنابراین زیاد پیش میآید که مرحلههای بازی به ویژه چندمرحله آخر را بارها و بارها اجرا کنید تا سرانجام موفق به شکست همه دشمنان بدقلق بازی شوید. البته لطف سازندگان به شما به همین مورد ختم نمیشود و چیزی بدترین از این هم انتظار شما را میکشد. بازیکن قبل از شروع هر مرحله، از میان سلاحهایی که در اختیار دارد، چند مورد را انتخاب میکند و وارد اتاقهای مبارزه میشود. حال اگر شما به هر دلیلی شکست بخورید، سلاحهایی که با خود همراه داشتهاید نیز از بین میروند و دفعه بعد قابل دسترسی نیستند. محلی هم خارج از مراحل برای خرید آنها وجود ندارد و اگر در یک مرحله از بازی مثل من به همین ترتیب مدام شکست بخورید، تمام سلاحهایتان را از دست میدهید و چیزی جز مشتهای خالی برایتان باقی نمیماند، اما سازندگان برای این مورد هم راهحل جالب و هوشمندانهای در نظر گرفتهاند. در چنین مواقعی، مراحل فرعی هستند که به داد شما خواهند رسید. در مراحل فرعی، بازی سلاحهایی از پیش تعیین شده را در اختیار شما قرار میدهد که اگر بتوانید مرحله را با موفقیت به پایان برسانید، این سلاحها نصیب شما خواهند شد. به همین راحتی سازندگان موفق میشوند که شما را وادار به تجربه مراحل فرعی بازی کنند تا هم ساعات گیمپلی را افزایش دهند و هم اینکه چالشهای شما در مراحل بالاتر را بیشتر کنند. جدا از مراحل فرعی، بخشی با نام Endless Mode نیز در بازی گنجانده شده است که پس از پایان ماموریتهای اصلی، میتواند سرگرمی خوبی برای ثبت رکوردهای جدید باشد و شما را حالاحالاها پای Mothergunship بنشاند.
قبل از اینکه از بخش شخصیسازی سلاحها در بازی تعریف و تمجید کنم، باید یکی از نکات منفی بزرگ بازی را بگویم که برای گیمپلی سریعی که بازی دارد مثل سمی مهلک عمل میکند و آن هم معطلیها یا به عبارت بهتر لودینگهای غیرمستقیمی است که در میانه اتاقها با آن روبرو میشوید. شما از هر دری که خارج شوید وارد یک راهرو خواهید شد و حالا باید منتظر بمانید تا درب روبرویتان باز شود تا وارد فاز بعدی مبارزات شوید، اما مگر این درب به این زودیها باز میشود؟ تقریبا در انتقال از هر اتاق به اتاق دیگر، چیزی در حدود ۱۰ ثانیه یا بیشتر معطل میشوید که گاهی اوقات واقعا کلافهکننده است و بدجوری به هیجان و ذوق گیمر ضربه میزند. شاید به نظرتان ۱۰ ثانیه خیلی هم زمان زیادی نباشد، اما وقتی در هرج و مرجِ پرسرعت بازی غرق میشوید، حتی پنج ثانیه معطلی هم دیوانهکننده به نظر میرسد.
حالا دیگر نوبت آن است که به بخش خلاقانه شخصیسازی سلاحها وارد شویم. با اینکه کاراکتر مجهولالهویه ما در بازی بیشتر از دو دست ندارد، اما خیلی راحت میتواند بیشتر از ۶ اسلحه را با خودش حمل کند و با آنها دمار از روزگار دشمنان دربیاورد. در واقع شما به کمک رابطهایی که به زره خود متصل میکنید، میتوانید چند اسلحهها را همزمان در دست بگیرید که باعث میشود هر دست شما به توپخانه مرگباری از سلاحهایی با گلولههای متنوع و جالب تبدیل شود. جدا از تنوع بالای سلاحها، برخی قطعات نیز در اختیار شما قرار میگیرند که روی بهبود عملکرد تفنگها تاثیر مثبت میگذارند. نه اینکه بخش شخصیسازی سلاحها در بازی چیز انقلابی و عجیب و غریبی باشد، اما در عین سادگیاش، خلاقیت جالبی در پشت آن نهفته است که باعث میشود همیشه برای بهدست آوردن سلاحهای بهتر تلاش کنید و توپخانههای عجیب و غریب و بزرگی را روی هر دست زره خود بسازید.
در آثاری مثل Mothergunship که سرعت حرف اول و آخر را میزند، ارائه یک نرخ فریم ثابت در بازی اهمیت بالایی دارد که خوشبختانه این بازی در این زمینه عملکرد کاملا قابل قبولی به نمایش میگذارد. فقط در برخی از صحنههای شلوغ بازی ممکن است با کمی افتفریم مواجه شوید که آنهم چندان زیاد و قابلتوجه نیست که به گیمپلی ضربه بزند. از طرفی هیچ باگ یا ایراد فنی خاصی هم در گرافیک رضایتبخش، خوشرنگ و لعاب و زیبای بازی وجود ندارد. طراحیهای نئونی برخی از محیطها و رنگبندیهای متنوع دشمنان و اتاقها باعث میشود تا حضور همیشگی شما در داخل کشتیهای فضایی اصلا خستهکننده به نظر نرسد. از سوی دیگر، موسیقیهای متفاوت و هیجانانگیز بازی هم برجذابیت گیمپلی میافزایند و با سرعت سرسامآور آن کاملا هماهنگ هستند.
نتیجه گیری
سازندگان بازی Mothergunship از ساخت چنین اثری یک هدف بیشتر نداشتهاند و آن هم سرگرم کردن بازیکنان برای ساعتهای طولانی با یک گیمپلی سریع و غنی بوده است که باید بگویم در این زمینه کاملا موفق بودهاند. بازی داستان جذابی ندارد و این موضوع به سهم خودش به پیکره این اثر ضربه میزند، اما وقتی بدانید که خود سازندگان هم دوست دارند شما فقط از محیطهای رنگارنگ و تنوع بالای بازی در همه بخشهایش لذت ببرید و کاری به داستان سطحیاش نداشته باشید، مشکلات بازی کم کم برایتان کمرنگتر از قبل میشوند.
Verdict
The art and graphics are awesome , it can entertain you for hours but story is not great and also game is a little harder than you think, if you die you have to go from beginning, but at the end this game is awesome and we recommend it to you
+ گیمپلی سریع، چالش برانگیز و پرهرج و مرج
+ تنوع بالای محیطها، دشمنان و سلاحها
+ شخصیسازی گسترده و ساخت سلاحهای مرگبار
+ فراهم کردن مراحل فرعی و حالت بازی بینهایت برای بهدست آوردن آیتمهای جدید
+ هوش مصنوعی خوب و توازن قدرت میان شما و دشمنان
+ طراحی هوشمندانه مراحل و افزایش درجه سختی بازی با شیبی مناسب
- داستان بیش از اندازه کلیشهای و قابل پیشبینی
- روایت نامناسب و نهچندان جذاب داستان
- کاراکترهای تکبعدی و بیمفهوم بازی
- معطلیهای کلافهکننده میان اتاقهای مبارزه